جدول جو
جدول جو

معنی عزمی زاده - جستجوی لغت در جدول جو

عزمی زاده(عَ دَ)
مصطفی بن محمد، مشهور به عزمی زاده (977-1040 ه. ق.). از فقهای حنفی است و بترتیب قضای دمشق و مصر و بروسه و ادرنه را بعهده داشت. اصل او از ترکان است. او راست: نتائج الافکار، حاشیه بر درر الحکام، دیوان الانشاء، حاشیه بر هدایه. و نیز اشعاری بزبان عربی و رباعیاتی بزبان ترکی دارد. (از الاعلام زرکلی از خلاصهالاثر و کشف الظنون و هدیه العارفین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عم زاده
تصویر عم زاده
عموزاده، پسرعم، پسر عمو
فرهنگ فارسی عمید
(عِ دَ)
شریف عبری. از او چهل وپنج بیت در ’زبده الشعراء’ آمده است. (از کشف الظنون). رجوع به صبری (شریف...) شود
لغت نامه دهخدا
(اَ جَ دَ / دِ)
آنکه از نژاد عرب نباشد.
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ دَ / دِ)
آنکه نژاد از عرب دارد. زادۀ عرب. فرزند عرب:
مولای من است آن عربی زادۀ حر
کاخر بدهان حلو میگوید مر.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(عَ دَ / دِ)
بزرگ زاده. وزیرزاده. خواجه زاده:
اگر رئیس نیم یا عمیدزاده نیم
ستوده نسبت و اصلم ز دودۀ فضلاست.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
(عَمْ مَ /مِ دَ / دِ)
پسرعمه. دخترعمه
لغت نامه دهخدا
(عَ دَ / دِ)
پسرعمو. (ناظم الاطباء). پسرعم. پسر نیای پدری. دخترعمو. دختر نیای پدری:
فرستاد کس نزد عم زاده خویش
که در طنجه بنهاده بودش ز پیش.
اسدی (گرشاسب نامه ص 243).
میان دو عم زاده وصلت فتاد
دو خورشیدسیمای مهترنژاد.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(لَ)
عزمی زاده مصطفی افندی. یکی از شعرای عثمانی در مائۀ دهم و یازدهم هجری. وی پسر پیرمحمد عزمی افندی از وزرای اعظم میباشد. مولد او استانبول سنۀ 977 هجری قمری است. او در نزد مشاهیر علماء مانند خواجه سعدالدین افندی و غیره به تکمیل علوم پرداخت و اصولاً بتمام مدارس به قصد استفاده سری زده و از هر خرمنی خوشه ای چیده و مورد التفات و توجهات یاورسلطان سلیم خان گردیده و در شام و مصر و بروسه و ادرنه و استانبول سمت قضاء داشت و از 1032 هجری قمری در آناطولی و از 1037 در روم ایلی قاضی عسکر بوده و در سنۀ 1040 درگذشت. جسد وی در صحن مکتبی که روبروی خانه خود بنا کرده بود مدفون است. وی از فضلا و علمای نامدار بود و او راست: ابن ملک در علم اصول، حاشیۀ درر در فقه، شرح مغنی اللبیب، تعلیقات بر شرح هدایه و شرح مصباح، مقالات متعلق به تفسیر، منشآت و دیوان مرتب. (قاموس الاعلام ترکی). حاجی خلیفه گوید: وی مثنوی مهر و مشتری پدر خود را نیزتکمیل کرد و به سال 1039 وفات یافت. (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(مُ طَ فا)
ابن پیر محمد، معروف به عزمی زاده و بستان افندی. از علما و نویسندگان ترک بود و به سال 1040 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- نجاهالاحباب و تحفه ذوی الالباب. 2- حاشیه ای بر ’مغنی’ ابن هشام. 3- حاشیه ای بر ’دررالاحکام’ محمد بن فرامرز. 4- حاشیه بر شرح ’منارالانوار’ عبداللطیف. (از کشف الظنون). زرکلی نام پدر او را محمد و تاریخ ولادتش را 977 هجری قمری ضبط کرده و کتابهای زیر را بدو نسبت داده است: 1- نتائج الافکار. 2- دیوان الانشاء. 3- حاشیه بر هدایه مرغینانی. 4- رباعیات ترکی. رباعیات وی مانند رباعیات عربی سدیدالدین انباری و رباعیات فارسی عمر خیام است.
لغت نامه دهخدا
تصویری از عمو زاده
تصویر عمو زاده
دختر عم، پسر عم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عم زاده
تصویر عم زاده
پسر عم، پسر عمو، دختر عمو
فرهنگ لغت هوشیار